تحقیقات نشان می دهد که توجه به فعالیتهای روانی واجتماعی کودک توانایی او را برای یادگیری افزایش می بخشد . توانایی های کودک برای یادگیری بیشتر به خاطر نیاز او به وجود یک مکمل می باشد و به منظور به دست آوردن این مکمل ،کودک نیازمند هدایت است . باید گفت تا هنگامی که کودک از لحاظ سیستم عصبی به حد
مطلوبی نرسیده است ،انجام تمارین نمی تواند کودک را برای نشستن یا ایستادن یاری نماید . از سوی دیگر تاخیر در کسب این مهارتها امکان دارد باعث گردد تا کودک از تجاربی که به منظور کسب این توانایی نیازمند است محروم گردد .
علت استفاده از بازی درمانی در اختلالات کودکان
کودکان مهارت های شناختی و کلامی کمی دارند که بخواهند در مورد برخی مسائل صحبت کنند. به عنوان مثال سوگ، می تواند بسیار پیچیده باشد و برای کودک مشکل است افکار و احساساتش را به کلمات تبدیل کند. بازی می تواند یک روشی عملی برای کودکان باشد، تا روی مسائلی که آن ها را پریشان کرده کار کنند. آن ها می توانند صحنه هایی را به نمایش درآورند، به مشکلات خاص بپردازند، یا شخصیت هایی را ایجاد کنند که احساسات خود را به اشتراک می گذارند.
کودکان اغلب، احساساتشان را با اسباب بازی ها نشان می دهند. کودکی که عزیزی را از دست داده ممکن است از عروسک ها برای به تصویر کشیدن شخصیتی که دوستش را از دست داده استفاده کند، یا کودکی که شاهد خشونت خانگی بوده است ممکن است از یک خانه عروسکی برای به تصویر کشیدن یک کودک مخفی در زیر تخت استفاده کند، زیرا بزرگسالان در حال دعوا هستند.
بسته به نوع درمانی که استفاده می شود، درمانگر ممکن است در جاهای مختلف بازی مداخله کند تا به حل مسئله کمک کند. یا بازی درمانگر ممکن است کودک را مشاهده کند، هنگامی که کودک در حال کمک به شخصیتی است تا بتواند با احساساتش کنار بیاید.
بازی در مشاوره ی کودک نقش های زیر را ایفا می کند:
1- استفاده از بازی ها برای ایجاد یک رابطه مشاوره ای با کودک مقاوم یا کودکی که مایل به مشاوره نیست.
2- استفاده از بازی ها در جهت کمک به کودک برای کاوش در عکس العمل هایی که نسبت به سخت گیری ها، محدودیت ها و توقعات دیگران نشان می دهد.
3- استفاده از بازی ها به عنوان فراهم کردن فرصتی برای کودک تا نقاط ضعف و قدرت خود را در حیطه مهارت های حرکتی ظریف و سخت و یا مهارت های ادراک دیداری کشف کند.
4- استفاده از بازی ها به عنوان فراهم کننده ی فرصت برای کودک تا در توانایی خود برای توجه، تمرکز، و پشتکار داشتن کاوش کند.
5- استفاده از بازی ها در کمک به کودک برای تمرین مهارت های اجتماعی چون همکاری و همیاری و یادگیری عکس العمل های مناسب برای مواجه شدن با نومیدی، دلسردی، شکست و موفقیت.
6- استفاده از بازی ها برای کمک به کودک در تمرین مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری.
7- استفاده از بازی ها به عنوان فراهم کننده ی فرصتی برای کودک تا دریاره موضوع های زندگی یا حوادث مختلف (مثل تجاوز محارم، سوء استفاده جنسی و تهدید از جانب بیگانه) نکاتی بیاموزد.
می توان از بازی ها به صورت فردی یا گروهی استفاده کرد. بازی ها بخصوص در رابطه با کودکان دبستانی و نوجوانان کم سن مناسب هستند. باید به خاطر داشت که احتمالا کودکان بالاتر از هشت سال در سازش مداوم با قوانین بازی مشکلاتی دارند، و احتمال آشکار شدن رفتارهای قهقرایی وجود دارد. بازی های مناسب برای نوجوانان باید از سطح چالش مطلوب در حیطه های شناختی، اجتماعی و حل مسئله برخوردار باشد.
از جمله فواید کاربرد بازی درمانی، کمک به کودکان است تا:
- خودکارآمدی خود را افزایش دهند تا بتوانند نسبت به توانایی های خود اطمینان بیشتری داشته باشند.
- مهارت های اجتماعی جدید را یاد بگیرند.
- مهارت های بین فردی بهتری را ایجاد کنند.
- همدلی و احترام متقابل را یاد بگیرند یا بهبود بخشند.
- یاد بگیرند که احساسات را به روشی سالم شناسایی و ابراز کنند.
- مهارت های حل مسئله را بهتر بشناسند و تمرین کنند.
- برای رفتار خود بیشتر مسئولیت پذیر باشند.
رویکردهای بازی درمانی
بازی درمانی دو شکل اولیه دارد: غیر مستقیم (کودک محور) و مستقیم
- رویکرد غیرمستقیم: در رویکرد کودک محور بازی درمانی، به کودکان اسباب بازی و ابزارهای خلاقانه داده می شود و مجاز هستند خودشان انتخاب کنند که چگونه وقت خود را بگذرانند. به آن ها هیچ راهنمایی در مورد اینکه چه باید انجام دهند و چگونه مشکلاتشان را حل کنند داده نمی شود.
این رویکرد نوعی درمان روان پویشی است. فرض اولیه این است که وقتی اجازه دهیم کاری انجام دهد، کودکان راه حل هایی برای مشکلات خود پیدا خواهند کرد. کل جلسه معمولاً بدون ساختار است. درمانگر ممکن است کودک را در سکوت ببیند و یا ممکن است در مورد آنچه که کودک انجام می دهد نظر دهد. اگر کودک درمانگر را به بازی دعوت کند، درمانگر نیز درگیر بازی می شود؛ اما نهایتاً انتخاب با خود کودک است.
- رویکرد مستقیم: در برخی موارد بازی درمانگر دستورالعمل های مستقیمی را دنبال می کند. هر جلسه ممکن است یک موضوع یا هدف خاص داشته باشد. ممکن است به کودک گفته شود، “امروز ما می خواهیم با عروسک ها بازی کنیم. این عروسک شما خواهد بود.” یا درمانگر ممکن است بازی خاصی را برای آن ها انتخاب کند. همچنین درمانگر ممکن است برای هدایت داستان، درگیر بازی شود. برای مثال اگر کودک از عروسک ها برای نشان دادن کودکی که مورد زورگویی قرار گرفته استفاده می کند، ممکن است درمانگر دخالت کرده و به عروسک کمک کند راهی برای ایستادگی در برابر قلدری پیدا کرده و یا کمک بگیرد.
دیدگاه خود را بنویسید