دعوای کودکان معمولا در جریان بازی و تعامل با یکدیگر اتفاق میافتد. ناراحتی میتواند بر سر یک عروسک باشد و دعوایشان بالا بگیرد. عموما والدین در دعوای کودکان سریعا مداخله کرده و اجازه نمیدهند آنها خودشان مسائلشان را حل کنند. والدین باید راههای مناسب برای برخورد با دعوای کودکان را بشناسند و بدانند چه زمانی نیاز به مداخله در آن وجود دارد. بسیاری مواقع والدین از حل تعارضات با فرزندان و مدیریت روابط خواهر و برادر بر نمیآیند. فراگیری مهارتهای فرزندپروری امروزه توسط مشاوره خانواده به خانوادهها ارائه میشود که شما را برای برقراری ارتباط مؤثر بین اعضای خانواده و افزایش سلامت روان یاری میدهد.
وقتی بدون درخواست کودکان یابر اثر چغلیکردن یکی از آنها همچون سوپرمن وارد نزاع میشویم تا مساله را حل کنیم، به فرزند خود کمک میکنیم یک دستپاچلفتی همیشه متکی باشد، کسی که عادت به بازندهشدن ندارد و مدام از اهرم مامان و بابا برای حل مساله کمک میگیرد.
دعوای کودکان
دعوای کودکان اتفاق رایج و بسیار طبیعی میباشد. مخصوصا میان همشیرها و کودکانی که ساعات طولانی در کنار هم هستند و با هم تعامل و بازی میکنند، ایجاد جر و بحث و دعوا عادی میباشدبرخی از والدین از دعوای کودکانشان میترسند و فکر میکنند خواهر و برادرها همیشه باید در صلح و صفا باشند؛ دعوای کودکان را نشانهای از ضعف تربیتی و عدم موفقیت خانواده میدانند. اما کافیست به کودکی خود نگاهی بیندازید و تمام دعواهایی که با خواهر برادرهای خود داشتید را به یاد آورید و اینکه چند دقیقه یا چند ساعت بعد در صلح بودید. پس جای نگرانی در این مورد نیست و کودکان میتوانند خود از اختلافاتشان گذر کنند.
دعوای کودکان در واقع زمینهای است تا از حق خود دفاع کنند، با نظرات و سلائق مختلف برخورد داشته باشند، بدانند هنگام پیش آمدن اختلاف چگونه باید رفتار کنند و به نحوی هنگام ورود به جامعه آمادهتر باشند.
مسألهای مهم مانند کشمش و گرفتاریهای کودکانه را بیایید از دیدگاه دیگر ببینیم و با طرح چند پرسش، این مسأله را بازبینی کنیم:
۱. آیا بگو مگوهای کودکان همواره آسیب زا هستند و باید فوری پایان یابند؟
۲. آیا دخالت مستقیم والدین و هراس آنها از بیخ پیدا کردن دعوا بین کودکان، موجب تقویت تابآوری و ذهن حل مسألهای کودکان میشود؟
۳. آیا مدیریت سوپرمنی والدین در هر بگومگو، به کودک امکان شناسایی آستانه تحمل خود و دیگران را خواهد داد؟
۴. آیا نوسان کودکان بین دو قطب دوستی/دشمنی یا قهر/آشتی، موضوع غیر طبیعی بوده که نیازمند راهبری و کنترل والدین است؟
۵. آیا همیشه دعوا و قلدرمآبی همسالان، موجب از دست رفتن اعتماد به نفس کودک ما خواهد شد؟
۶. آیا همواره باید نگران چهره کودک خود در دیدگان عموم باشیم تا به عنوان یک قلدر یا توسریخور، شناخته نشود؟
نظارت بر جمع بچهها باید غیر مستقیم با حداقل دخالت باشد. اجازه بدهید که خودشان، کشمکش کنند و راه حل را با آزمون و خطا بیابند.
دخالت همیشگی والدین در حل مسائل و چالشهای روزمره کودکان، حداقل چند آسیب حتمی در پی خواهد داشت:
۱. تقویت رابطه چسبنده کودک با والدین
۲. توسعه نیافتن هوش هیجانی و توانمندیهای بین فردی
۳. رشد نیافتن توان مسألهیابی و حل مسأله مبتنی بر خوداتکایی
۴. گرفتاری در آسیبها و تلههای ذهنی، مانند تلههای فاجعهسازی، قربانی و کمالطلبی منفی.
حال، باید تصمیم بگیریم که یک والد مؤثر در سایه باشیم یا یک ناظم/پلیس سوپرمنی همیشه وسط دعوا!
چه زمانی لازم است در دعوای کودکان مداخله کنیم؟
زمانی که دعوا بسیار شدید باشد، شما باید در دعوا مداخله کنید. مثل زمانهایی که:
- برخورد فیزیکی رخ دهد
- امکان آسیب زدن باشد
- فحشها و حرفهایی که در آن زده میشود فراتر از حدود خواهر برادری باشد
- دعواهایی که همیشه یک طرف بازنده است و دیگری زورگوست
چرا کودکان با هم دعوا می کنند؟ و الدین چه باید بکنند؟
- بچه ها به دلایلی با هم بحث و دعوا می کنند و همدیگر را اذیت می کنند.در این مقاله به عللی اشاره میشود که شاید در مورد فرزندان شما هم صدق کند.
- گاهی آنها خسته،عصبی و گرسنه هستند،گاهی نیز به دنبال جلب توجه هستند،گاهی میخواهند قدرت خود را اثبات کنند و گاهی نیز دنبال یک همبازی و همراه می گردند.
- اگر بدانید بچه ها چرا با هم دعوا می کنند شاید این موضوع بتواند به شما کمک کند تا بدانید چه کاری را باید انجام دهید تا این تنش ها کاهش یابد و روابط دوستانه تری بین بچه ها حاکم شود.
دیدگاه خود را بنویسید