یک شب ابری، بتمن در حال مبارزه با جوکر بود. بتمن برنده بود، جوکر بازنده بود سپس بتمن او را به زندان انداخت. دو روز بعد جوکر فرار کرد.
بتمن داشت کت و شلوارش را در می آورد. روی آن فلز و میخ و شنل و کمربند فولادی است. بزرگترین راز بتمن این بود که کسی او را نمی شناخت و نامش بروس وین پسر شهردار سابق گاتهام بود.
بروس وین یک مرد ثروتمند است. بروس در جزیره ای زندگی می کند. خانه او وین مانور نام دارد. زیر وین مانور غار خفاش ها است.غار خفاش ها، یک اتاق علم و بسیاری چیزهای دیگر دارد. ودستیار او الفرد است.
بروس وین در حال کار بر روی یک باترانگ جدید بود. باترنگ شبیه خفاش و سیاه است. باترنگ یک باترنگ انفجاری است. خیلی باحاله بروس قرار است در شهرها و شهرهایی مانند گاتهام از این برای مقابله با شروران استفاده کند.
بروس وین خواب بود تا اینکه سیگنال خفاش خاموش شد. بروس با عجله به سمت غار خفاش رفت و به سمت کت و شلوارش رفت. سیگنال خفاش توسط جوکر ایجاد شد.بتمن به دنبال رابین دستیار خود رفت و رابین را پیدا کرد. رابین و بتمن به دنبال جوکر رفتند.
ناگهان! بتمن ضربه ای سنگین خورد و بر زمین افتاد . مبارزه با جوکر به عهده رابین بود. رابین به سمت جوکر دوید و او را مشت کرد. دندان جوکر بیرون آمد. رونق! جوکر توسط رابین شکست خورد. جوکر به زندان رفت. اما بتمن مجروح شد. رابین با 911 تماس گرفت. بتمن دو روز در کما بود.
دیدگاه خود را بنویسید