آموزش مهارت تصمیم گیری به کودکان
یکی از مهمترین چیزهایی است که والدین باید به فرزندان خود آموزش دهند؛ چرا که اگر فرزند شما بیاموزد که به درستی تصمیم بگیرد در آینده راحتتر مسیر استقلال از خانواده را طی خواهد کرد و به انتخابهای بهتری نیز خواهد رسید. از آنجایی که موفقیت به انتخابهای درست بستگی دارد، میتوان گفت میزان موفقیت در بزرگسالی تا حد زیادی با میزان مهارت تصمیمگیری آموخته شده در کودکی ارتباط دارد. اما سؤال اصلی این جاست که چطور میتوان مهارت تصمیم گیری را به کودک آموزش داد؟ اگر این سؤال ذهن شما را نیز به خود مشغول کرده ما در ادامه این مقاله به ارائه راهکارهایی برای آموزش مهارت تصمیم گیری به کودکان پرداختهایم
دلایلی که کودکان به مهارت حل مسئله کودکانه نیاز دارند
کودکان هرروزه با مشکلات و مسائل گوناگونی مواجه می شوند. گستره مشکلات آنها از مشکلات تحصیلی گرفته تا مسائل هم سن و سالان، مشکلات در زمینه های ورزشی، انجام تکالیف و وظایف یا حتی تصمیم گیری درخصوص اینکه چه چیزی بپوشند را شامل می شود، در حل همه این موارد فرایند حل مسئله اصولی و صحیح می تواند خیلی مفید واقع شود. زمانی که بچه ها مهارت های حل مسئله را می آموزند، اعتماد به نفس زیادی در توانایی شان برای اخذ تصمیمات صحیح و خوب برای خودشان را کسب می کنند.
چند راهکار علمی برای آموزش مهارت تصمیم گیری به کودکان
تصمیمگیری درست مهارتی است که نیازمند آموزش دیدن و تمرین در موقعیتهای مختلف زندگی است. در ادامه به چند تکنیک مؤثر اشاره خواهیم کرد که به شما کمک میکنند این مهارت را به فرزندانتان آموزش دهید
1- گزینههای مختلف را پیش روی کودک قرار دهید
برای آنکه تصمیم گیری در ابتدا برای فرزندتان راحتتر اتفاق بیفتد و او با این فرایند زودتر آشنا شود، در تصمیمگیری برای فرزندتان چند گزینه ایجاد کنید و از او بخواهید تا بین آنها انتخاب کند. برای مثال از 2 سالگی که میل به استقلال در کودک خود را نشان میدهد، ممکن است که او بخواهد همه کارها را خودش انجام دهد، مثلا تصمیمگیری برای انتخاب لباسهایی که بیرون میپوشد را خودش به عهده بگیرد. در این زمان تلاش کنید تا مانع او نشوید. به جای آن چند لباس مناسب را پیش روی او بگذارید و از وی بخواهید تا خودش میان آنها یکی را انتخاب کند.
2- الزامات را مشخص کنید
بسیار اهمیت دارد که در جریان آموزش تصمیمگیری درست، با فرزندتان گفتگوهای مفیدی داشته باشید و الزامات هر تصمیم را برای او مشخص کنید. برای مثال اگر در یک روز سرد میخواهید بیرون بروید و فرزندتان اصرار دارد که خود لباسش را انتخاب کند، بدون اینکه مستقیماً با او مخالفت کنید به او بگویید که میتواند خودش انتخاب کند فقط از بین گزینهها تلاش کند تا گرمترین لباس را پیدا کرده و به شما نشان دهد. در واقع مشخص کردن الزام گرم بودن لباس در فرایند یک گفت و گوی صمیمانه یا یک بازی در شکلگیری بهترین روش تصمیمگیری کمک بسیاری به کودک خواهد کرد.
3- سناریوی بدترین وضعیت را بچینید
هر تصمیمی که میگیریم ما را از طرفی با برخی مزایا و از طرف دیگر با برخی معایب رو به رو میکند. اما آنچه که به ما در انتخاب درست کمک میکند این است که بدانیم در بدترین حالت چه اتفاقی رخ خواهد داد. برای آموزش مهارت تصمیم گیری به کودک نیز باید این مسئله مورد توجه قرار بگیرد. از کودک بپرسید که فکر میکند بدترین انتخاب و تصمیم چه خواهد بود و در صورت انجام آن چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. پرورش توانایی آیندهنگری و در نظر گرفتن شرایط به تقویت مهارت تصمیمگیری در کودکان منجر میشود.
4- آموزش مهارت تصمیم گیری به کودکان بررسی همه جوانب
برای تصمیم درست لازم است که بدانیم کفه ترازو به سمت کدام یک از گزینهها سنگینتر است. در واقع باید با شناخت جوانب مثبت و منفی بتوانیم گزینهای را انتخاب کنیم که بیشترین مزایا را دارد. این مسئله ساده به نظر میرسد اما بسیاری از بزرگسالان نیز در سنجیدن جوانب موضوع اغلب با مشکل مواجه میشوند. برای کودکانی که به مدرسه میروند و خواندن و نوشتن میدانند میتوانید لیستی تهیه کنید و به کمک هم مزایا و معایب انتخاب هرکدام از گزینهها را روی کاغذ بنویسید. در جریان این کار از کودک بخواهید که مشارکت بیشتری داشته باشد و جوانب موضوع را حدس بزند و در نهایت خود بهترین گزینه را انتخاب کند.
5- برای کودک ملاکهای بسیار بالا تعیین نکنید
ملاک هایی که برای تصمیم گیری فرزندتان انتخاب میکنید در تقویت یا تضعیف این مهارت تاثیر بسزایی دارند. برخی والدین که خود روحیه کمال گرایانهای دارند همواره برای هر تصمیمی عالی ترین معیارها را در نظر میگیرند و این پیام را به فرزندشان منتقل میکنند که او باید در انجام هرکاری بهترین باشد. این مسئله میتواند اضطراب زیادی را به کودک تحمیل کرده و زمینه ساز شکل گیری کمال گرایی در او نیز شود.
در این حالت فرزندتان همواره به دلیل اینکه فکر میکند در رسیدن به معیارهای تعیین شده از جانب شما با مشکل مواجه است به طور کل احساس ناتوانی کرده و نمیتواند به تصمیمی قاطع برسد. در نتیجه بسیار مهم است که وقتی کودک را برای اتخاذ یک تصمیم راهنمایی میکنید واقع بین باشید و سطح توانمندیهای او را در نظر بگیرید.
6- به جای سرزنش کردن کودک بر حل مسئله تاکید کنید
کودکان در مسیر رشد ممکن است بارها و بارها اشتباه کنند. این موضوع را در نظر بگیرید که تواناییهای شناختی فرزندان در سنین کودکی همانند توانمندیهای جسمانی شان محدود است و برای بهبودی نیاز به کمک شما دارد. در واقع همان طور که فرزندتان برای یادگرفتن راه رفتن بارها زمین میخورد و شما هربار باید دست او را بگیرید در مورد مهارتهای زندگی نیز لازم است چنین دیدگاهی را حفظ نمایید. پس به جای اینکه به خاطر هر اشتباه کودک او را سرزنش کنید و رفتارش را زیر سوال ببرید تلاش کنید با یکدیگر گفت و گویی صمیمانه برقرار کرده و در مورد گزینههای درست صحبت نمایید.
علاوه بر این برای آموزش مهارت تصمیم گیری به کودکان اجازه دهید فرزندتان به جای غرق شدن در احساس گناه و ناراحتی به این مسئله فکر کند که چگونه میتواند تصمیات نادرست را جبران نماید. وجود این رویکرد تربیتی از جانب والدین از اعتماد به نفس فرزندان محافظت کرده و به آنها در مدیریت درست هیجانها کمک میکند.
7- به جای تمرکز بر اشتباهات، تصمیمهای درست را تقویت نمایید
تقویت کردن از طریق تشویق کلامی یا رفتارهایی نظیر لبخند زدن، دست زدن، در آغوش کشیدن فرزند و خریدن یک جایزه به عنوان پاداش بیرونی نقش مهمی در شکل گیری رفتار فرزندتان ایجاد میکند. در حالی که تنبیه کردن تاثیر بسیار کمی در پرورش رفتارهای کودک دارد. در نتیجه به جای تمرکز بر اینکه فرزندتان چه کارهایی را درست انجام نمیدهد یا چه تصمیمات غلطی میگیرد تلاش کنید به تصمیمهای درست فرزندتان بپردازید و وقتی کودک کاری را به درستی پیش میبرد آن را نادیده نگیرید. بازخورد دادن در مورد رفتارهای صحیح فرزندتان به او نشان میدهد که برای گرفتن تصمیمات درست توانمند است و با تمرین بیشتر میتواند بر آنها مسلط شود.
به طور جدی با هم درخصوص مسائل و مشکلات بحث و گفت و گو کنید
زمانی که مشکلی بروز می کند، عجله نکنید تا فورا مشکل فرزندتان را شما حل کنید. اگر می بینید فرزندتان با چیزی درگیر است و کلنجار می رود، قبل از اینکه به کمکش بشتابید به فرزندتان فرصت دهید تا آن را خوب بفهمد و از آن سر در بیاورد.
برای مثال، اگر فرزندتان با خواهر یا برادرش سر یک اسباب بازی مجادله دارد، به آنها فرصت دهید تا اول خودشان تلاش کنند تا به راه حل مناسب برسند. اگر نتوانستند چنین کنند و موفق نشدند، به آنها کمک کنید تا راه حل مناسبی بیابند. البته اگر نگران ایمنی و سلامت آنها هستید، بی مقدمه باید وارد عمل شوید.
در زندگی نقش الگوی مهارتهای حل مسئله را بازی کنید تا به فرزندتان کمک کنید تا در شرایط زندگی واقعی چگونه باید عمل کنند. برای مثال، اگر نامه ای از معلم فرزندتان دریافت کردید که در آن نوشته شده بود که عملکرد فرزندتان در ریاضی رضایت بخش نیست، فورا عصبانی نشوید و فرزندتان را از امتیازاتش محروم نکنید. درعوض، با او بنشینید و با بهره گیری از فرایند حل مسئله درخصوص مشکل بحث و گفتگو کنید. فرزندتان ممکن است ایده های زیادی درخصوص اینکه چطور می تواند عملکردش را تغییر دهد و حتی بهتر کند داشته باشد یا می توان برای بهبود نمراتش از شخص خاصی کمک بگیرد.
سعی کنید تا به توافقی متقابل برای راه حل برسید. هر زمان که فرزندتان موفق شد تا راه حل مناسب و خوبی برای مشکلش بیابد، حتما او را تشویق کنید، حتی برای او جایزه درنظر بگیرید. پیشرفت را زیر نظر بگیرید و به طور دوره ای به مسئله بپردازید تا ببینید آیا تغییرات بیشتری نیاز هست یا خیر.
دیدگاه خود را بنویسید