روزي روزگاري دريكي از سرزمين هاي دوردست، دو شاهدخت به نام هاي السا و آنا همراه پدر و مادر خود زندگي ميكردند. اين دو خواهر از بچگي دوستان خيلي خوبي براي هم بودند. خواهر بزرگتر يعني السا داراي يك قدرت جادويي بود، او ميتوانست با استفاده از قدرت جادويي خود، برف و يخ بسازد. آنا تنها كسي بود كه راز السا را ميدانست. روزي از روزها در يك شب آرام آنا خوابش نميامد و السا را بيدار ميكرد تا با او بازي كند ولي السا خواب آلود به او جواب نه ميداد كه ناگهان فكري به ذهن آنا رسيد پلك السا را بلند كرد و گفت: دلت ميخواد آدم برفي درست كنيم؟ السا فوري از خواب پريد و همراه آنا به يكي از سالن هاي قصر رفتند و با جادوي السا مشغول برف بازي شدند و يك آدم برفي بامزه درست كردند و نامش را«اولاف» گذاشتند.
همينطور مشغول بازي شدند كه يك دفعه السا پايش ليز خورد و در اثر اشتباه نيرويش را به طرف سر آنا منتقل كرد و آنا بيهوش شد؛
السا سراسيمه صدا زد: مامان، بابا.
چند دقيقه بعد پادشاه و ملكه به طرف سالن آمدند و وقتي آنا رابيهوش ديدند خيلي نگران شدند
- چيكار كردي السا.
- عمدي نبود.
پادشاه در كتابخانه بزرگ قصر كتابي را درآورد و از روي نقشه اي گفت: ميدونم كجا ببريمش.
ملكه آنا را بغل كرد و همراه السا و پادشاه و سربازها به جنگلي تاريك نزد تارول ها رفتند.
بزرگ تارول هارا صدا زدند و آنا را به آن نشان دادند تارول بزرگ گفت: مغز او يخ زده ولي بخت يارتان بود كه قلب او منجمد نشده چون سحر از قلب يخ زده به سختي باطل ميشود.
تارول بزرگ تمام خاطرات آنا را از ذهنش پاك كرد و آنا خوب شد. تارول گفت: السا را از شر خيلي چيز ها در امان بداريد قدرت او بيشتر ميشود و در عين زيبايي مشكل ساز نيز هست و بايد ياد بگيرد كه مهارش كند.
پادشاه: ياد ميگيره و تا وقتي ياد نگرفته در و پنجره هارو چفت و بست ميكنيم خدم و حشمو كم ميكنيم تماسشو با مردم محدود ميكنيم از جمله و بخصوص آنا.👇
خلاصه روز ها ميگذشت و قدرت السا بيشتر و بيشتر ميشد ونميتوانست آنرا مهار كند وبه هر چيزي كه دست ميزد تبديل به يخ ميشد و هميشه دستكش در دست داشت.آنا در تنهايي به سر ميبرد و هروقت السا را صدا ميزد او به داخل اتاقش ميرفت و با لبخندي همراه حسرت در را ميبست. آنا نميدانست كه چرا ديگر نميتواند مثل سابق با السا بازي كند و كودكي اين دو با دوري از هم گذشت.
تا اينكه روزي از روزها پدر و مادر السا و آنا با كشتي به مسافرتي رفتند حال ديگر السا و آنا هردو شاهدخت هاي جوان و زيباتري شده بودند. ولي متاسفانه چند روز بعد خبر آوردند كه كشتي غرق شده و پادشاه و ملكه فوت كرده اند. مراسم ختم برگزار شد و آنا و السا تنهاي تنها شدند.آنا با بغض به سمت اتاق السا مي ايد و پشت در با او درد دل ميكند ولي السا فقط بغض ميكند و جواب او را نمي دهد. داخل اتاق السا يخ زده وپراز برف است و همه چيز سفيد.
تا اينكه السا و آنا به سن قانوني مي رسند و روز تاج گذاري ميرسد. دروازه ها بعد از سالها باز ميشوند و جشن بزرگي برپا ميشود و اعلام ميكنند ملكه السا ملكه ي آرندل شاهدخت آنا شاهدخت آرندل. السا با ترس قندان و شمعدان طلا را بر دست ميگيرد و سوگند ميخورد.بعد از سالها الساو آنا باهم حرف ميزنند و مردم شادي ميكنند و مشغول رقص ميشوند.
آنا با پسري بنام هانس آشنا ميشود و از السا اجازه ي ازدواج با هانس را ميخواهد. ولي السا اين اجازه را به او نميدهد آنا هم دستكش او را از دستش ميكشد السا وقتي ميخواهد دستكش را از او بگيرد جلو در را يخ زده ميكند و لو ميرود. و تابستان را ناخواسته به زمستان تبديل ميكند. و از ترس به كوه شمالي فرار ميكند.آنا هم مديريت آرندل را به هانس مي سپارد و به دنبال آنا ميرود. السا در كوه شمالي قصري يخي و با شكوه ميسازد و در آنجا ساكن ميشود.
آنا در راه با پسري بنام كريستوف آشنا ميشود و با او همراه ميشود تا به نزد السا برود و تابستان را بر گرداند. وقتي آنا و كريستوف داشتند از كوه بالا مي رفتند با منظره زيبا و شگفت انگيز زمستاني روبرو شدند. آنها آدم برفي جالبي به اسم اولاف را ديدند كه كاملا زنده بود. آنا او را به ياد آورد و ياد روز هاي خوبي كه در كودكي با خواهرش سپري كرده بود افتاد. اولاف ميدانست كه السا كجاست. او مشتاق بود كه به آنا و كريستوف كمك كند تا السا را برگرداند تا دوباره تابستان شروع شود. اولاف آنها را به قصر السا برد ولي السا قبول نكرد كه همراه آنا بيايد و گفت: جاي من اينجاست.
آناگفت: اما من بدون تو اينجا رو ترك نميكنم. الساگفت: ميري خوبم ميري. ولي آنا قبول نكرد. السا كه عصباني شده بود حواسش پرت شد و اين بار قلب آنا را يخ زده كرد آنا يك درد درون قلبش حس كرد ولي اولش زياد حس نميكرد. آنا مقاومت كرد و پايش را از قصر السا بيرون نگذاشت السا فكري به ذهنش رسيد. او يك غول برفي ساخت تا آنا و كريستوف و اولاف را از قصر يخي خود دور كند. آنا و كريستوف پا به فرار گذاشتند، اولاف هم همينطور. غول برفي آنها را دنبال كرد تا اينكه آنها به يك سخره شيب دار رسيدند. كريستوف گفت: نگران نباشيد برف اينجا نرمه! زود باشيد همه باهم به سمت پايين سر بخوريم، تصور كنيد كه توي بالش نشستيد!
آنها به طرف پايين سر خوردندو داخل برف ها فرود آمدند. ناگهان آنا گفت: حالا كه السا با ما نيومد چيكار كنيم واااااي حالا چطوري بدون السا برگرديم كجا بريم. ناگهان كريستوف و اولاف متوجه شدند كه موهاي آنا دارد سفيد ميشود.كريستوف آنها را پيش تارول ها كه سالها با آنان نشست و برخواست داشت برد. تارول ها اول فكر كردند كه آنا نامزد كريستوف است. كريستوف تعريف كرد كه چه اتفاقي افتاده و از تارول بزرگ كمك خواست. تارول بزرگ گفت: كاري از دست من بر نمي آيد و فقط عشق حقيقي كار ساز است.
آنها به سمت قصر حركت كردند تا هانس آنا را ببوسد. وقتي به قصر رسيدند و آنا را نزد هانس بردند همان لحظه كه هانس ميخواست آنا را ببوسد ناگهان طمع پادشاهي را كرد و آنا را نبوسيد تا يخ بزند و در راقفل كرد و رفت. وقتي اهالي قصر سراسيمه پرسيدند كه چه شد از دروغ به آنان گفت كه آنا يخ زده و مرده. اولاف به جلوي در اتاق السا آمد و با بيني اش قفل را باز كرد. ديد آنا دارد يخ ميزند. اولاف درحال تلاش بود كه آنا را زنده نگه دارد. ناگهان هردو متوجه طوفان و همينطور آمدن كريستوف به سمت قصر شدند. آنا كه ديگر فهميده بود كريستوف نسبت به او عشق حقيقي دارد همراه اولاف به بيرون از قصر رفتند تا كريستوف آنا را ببوسد. آنا خود را با زحمت به كر يستوف رساند. از طرفي ديگر هانس السا را زنداني كرده بود و ميخواست او را بكشد السا هم از رندان فرار كرده بود ولي هانس او را پيدا كرد و به او گفت: كه خواهرت مرده و تمام بدنش يخ زده. السا هم در حال گريه بود كه آنا و كريستوف و اولاف متوجه شدند كه هانس ميخواهد السا را بكشد و به سمت او دويدند.
همين كه هانس مي خواست با شمشير گردن السا را بزند آنا جلودارش شد و دستش را مانع هانس كرد و در هميين لحظه منجمد شد و شمشير هانس نيز شكست. السا كه متوجه شد گريان آنا كه مثل يك مجسمه يخي شده بود را در آغوش گرفت. ناگهان متوجه شدند كه يخ بدن آنا آب شده .
عشق و محبت قلب آنا را به او بازگرداند.
السا حالا ميتوانست نيرويش را مهار كند و با نيروي عشق تابستان را به آرندل باز گردادند. وبعد اينكه مردم تابستان را ديدند و وقت زمستان هم شده بود دوباره زمستان را باز گرداند ولي نه آن زمستان قبل! زمستاني زيبا و باشكوه.همه ي مردم خوشحال بودند و همه مانند السا وآنا و اولاف مشغول اسكيت بازي روي يخ ها شدند.
السا حالا ميتوانست نيرويش را مهار كند و با نيروي عشق تابستان را به آرندل باز گردادند. وبعد اينكه مردم تابستان را ديدند و وقت زمستان هم شده بود دوباره زمستان را باز گرداند ولي نه آن زمستان قبل! زمستاني زيبا و باشكوه. همه ي مردم خوشحال بودند و همه مانند السا وآنا و اولاف مشغول اسكيت بازي روي يخ ها شدند.
میتوانید محصولات فروشگاه توی فورت (قلعه اسباب بازی) را مربوط به قصه السا و آنا مشاهده فرمایید:
👈مشاهده و خرید عروسک های فروزن
دیدگاههای بازدیدکنندگان
کوثر درواری
عالیست
1113 روز پیش ارسال پاسخنازنین جعفری
من خیلی السا را دوست دارم و خواهرم یگانه خیلی انا را دوست دارد من عاشق السا هستم من می خام السا و انا را از نزدیک در خارج ببینم😘😘😘😘😘
1066 روز پیش ارسال پاسخرها
من فقط السا و دوست دارم
1048 روز پیش ارسال پاسخمریم غلامشاهی
منم فکرمیکنم السا ر آنا زیباتره واین که در کودکی السا از آنا خوشگل تر وباارزش تر بود🥰❤️❤️❤️❤️❣️💖💕
267 روز پیش ارسال پاسخناشناس
منم خیلی دوست دارم اما نمیشه نمیدونم کجا هستند و اونا الکی هستند
997 روز پیش ارسال پاسخناشناس
والا من که اصن عاشق السا هستم تو یادداشت گوشیم داستان آنا السا رو نوشتم ولی هنوز کامل نشده ؛ بیش از حد دلم میخواد آنا السا رو ببینم ولی اصن نمیدونم کجان تو چه کشورین
665 روز پیش ارسال پاسخاسما
من اصلن ندیدم این داستان را که این قدر قشنگ بود
392 روز پیش ارسال پاسخسلام
ناشناس
واقعا عاشقش شدم
177 روز پیش ارسال پاسخناشناس
قصه اش مثل برنامه کودکش بود من خیلی از این قصه خوشم اومد💋😘🌹❤️🥰😍😋
624 روز پیش ارسال پاسخناشناس
شما ها راست میگوید السا وآنا بهترین است
949 روز پیش ارسال پاسخبصیر
عالی
771 روز پیش ارسال پاسخالسا ملایری
خیلی السا زیبا است من در اینده دوست دارم السا شوم و خواهرم سارینا دوست دارد آنا شود من عاشق جک هستم والان السا را از نزدیک توی ایران دیده ام
1105 روز پیش ارسال پاسخناشناس
من الیسا را دوست دارم وخواهرم انا خانواده ی من همه الیسا دوست دارند به جز خواهرم کسی که گفت من السا را در ایران دیده ام اشتباه است
739 روز پیش ارسال پاسخسارا باوی
کارتونش فوقولا من یک بار تو گوشی عمم میبینم ممنون از سازنده😘😘
498 روز پیش ارسال پاسخانا ملایری
من السا ا دوست دارم❤🥰😘
1105 روز پیش ارسال پاسخیکتا بژندی 💙💙♥️♥️💜💜
من خیلی السا.را دوست دارم من روزی ده بار فیلم یا داستان هایش را.دانلود میکنم ،
1099 روز پیش ارسال پاسخ💙💙💜💜♥️♥️💙💙💜💜♥️♥️
منا
عالی
626 روز پیش ارسال پاسخایلار
من عاشق السا هستم
1098 روز پیش ارسال پاسخثمین
سلام من السا و آنا هر دو را دوست دارم.
1095 روز پیش ارسال پاسخناشناس
السا بهترین فیلم هارو داره
1093 روز پیش ارسال پاسخ🥰🥰⚘
ناشناس
من داستان السا وانا را دوستت دارم
1077 روز پیش ارسال پاسخالسا
من السا انارو۱۰۰۰ بار دیدم و ایم خودم هم السا هست
990 روز پیش ارسال پاسخعسل کیایی
السا وانا بهترین بودند والسابه نظر م جادوگراست و انا قدرتی دارد که می تواند موهایش راببافد
1068 روز پیش ارسال پاسخلیانا
من عاشق السا هستم فلیم السا خیلی زیباست
1062 روز پیش ارسال پاسخپریا عبادی کلاس سوم دبیرستان
سلام من عاشق السا هستم السا بهترین قدرت دارد
1058 روز پیش ارسال پاسخمنیره محمدی
خیلی عالیه داستانش حتما بخونید
1055 روز پیش ارسال پاسخنینو
عالیه اما ای کاش گفتاری می نوشت نه کتابی
1023 روز پیش ارسال پاسخنینو
من ۱ سال هست که قدرت اب رو بدست اوردم باورتون میشه میتونم حرکتش بدم و تو دستم بسازمش
1023 روز پیش ارسال پاسخستایش امینی
دعا کنید من هم مثل السا یخ داشته باشم🙏🌹
1019 روز پیش ارسال پاسخناشناس
من خیلی السا رو دوست دت عاشقتم
525 روز پیش ارسال پاسخمریم غلامشاهی
به نظر من السا که قدرت یخی داره خیلی خوبه نمیدونم چی بگم ولی من هردورا دوست دارم مریم🥰😘
270 روز پیش ارسال پاسخناشناس
این عالیست من هر روز میبینم و خیلی راضی هستم من السا و آنا رو خیلی خیلی دوست دارم
1020 روز پیش ارسال پاسخناشناس
دوست خوب
1014 روز پیش ارسال پاسخزهرا
من الیسا و آنا رو خیلی خیلی دوست دارم
1017 روز پیش ارسال پاسخسونیا
من داستان السا و انارو دیوانه وار دوست دارم من اومید وارم که فروزن ۳ هم درست کنن
1017 روز پیش ارسال پاسخالسا
اسمم السایه
1010 روز پیش ارسال پاسخمبین اکبری
من عاشق السلام♥️♥️♥️♥️🌹
1008 روز پیش ارسال پاسخانا
سلام من انا هستم خواهر السا
1007 روز پیش ارسال پاسختا به حال از جادوی خواهرم جون
سالم به دربردم من خیلی خواهرم را دوست دارن
ناشناس
تو واقعا آنا هستی ؟😶😶🤔
997 روز پیش ارسال پاسخ............ .
واقعا داستان قشنگ بود واقعاااااااا
929 روز پیش ارسال پاسخستایش کولیوند
عالی
685 روز پیش ارسال پاسخبود
من هرشب این رو میخونم
دست نویسندش درد نکنه
😍😍🤩😍🤩😍🤩😍🤩😍🤩😍🤩😍🤩😍🤩😍🤩😍🤩🤩😍🤩😍🤩😍😍🤩🤩
ناشناس
خیلی عالییی بووددد
992 روز پیش ارسال پاسخالسا شادابی
من داستان و کارتون السا انارو ۱۰۰۰ بار دیدم و عاشقه ابن کارتون هیتم و اسم خودم هم السا هست فامیلم شادابی
990 روز پیش ارسال پاسخیبللاادداا دلادلبببزز بانتلبلربعدددللبز طسیاد یبار زیییززب
من النا هستم انا والسا راخیلی خیلی دوستشون د💌💙❤💚💜🖤💝💫🙏😂😂🤣🤩ارم
988 روز پیش ارسال پاسخفاطمه
من عاشقشم
985 روز پیش ارسال پاسخناشناس
من عاشق انمیشن آنا و السا هستم 😍😍😍
980 روز پیش ارسال پاسخداستان جذابی و جالبی بود
دقیقا مثل واقعیش 😃😃😃😃😃😃
آک کیز
سلام این داستان خیلی زیبا هستش و من خیلی آنا را دوست دارم هر دوتاشونا دوست دارم ولی آنا بیشتر و اینکه خواهر منم اسمش السا هست
970 روز پیش ارسال پاسخالساو انا
منم اسم خواهرم السا هست اون السا دوست داره من انا ما ما هرروز باهن داستان السا انا رو بازی می کنیم
460 روز پیش ارسال پاسخمهان اکبری
من مهان هستم و عاشق السا هستم.
950 روز پیش ارسال پاسخمهان اهی
من میخواهم داستان نویسی کنم و ازاین مطالب ها زیاد میخوانم وبه درد قصه ام میخورد من این شخصیت السا را ازبچگی دوس دارم تمام دفرم السا بوده کلاس اول الانم میخوام داستانش را خلاصه کنم
97 روز پیش ارسال پاسخالسا
سلام من اسمم السا هست من عاشق کارتون ملکه ی یخی هستم
941 روز پیش ارسال پاسخ♥♥♥♥
بهار
من جونمو میدم به السا
665 روز پیش ارسال پاسخانا
من عاشق السا انا هستم ولی از آنا بیشتر خوشم میاد
924 روز پیش ارسال پاسخچون آنا خوشگل تر
هیماشیرین
من السا و انا رو خیلی دوست دارم💯💯💯💯💯💯💯❤❤❤❤❤❤❤❤
907 روز پیش ارسال پاسخخزایی
سلام من پارمیس استم اشق شدم
898 روز پیش ارسال پاسخمرسانا بختیار
سلام...من خیلی آنا رو دوست دارم😍💚🥳و من دوست دارم زندگیمو مثل آنا بسازم و خیلی خوشحالم،،💐💐💙🤩🌻🌼🌈
867 روز پیش ارسال پاسخپریا شریعت پناه
سلام من خیلی السا و آنا را دوست دارم همیشه شعر و قصه هایش را دوست دارم بخوانم
429 روز پیش ارسال پاسخناشناس
سلام.من قصه آنا والسا رو دوست داشتم،
889 روز پیش ارسال پاسخناشناس
سلام به همه دوستان
799 روز پیش ارسال پاسخالسا و آنا بهترین شخصیت دخترانه هستش دخترم دوست داره ممنونم
ناشناس
من السا را خیلی دوست دارم
796 روز پیش ارسال پاسخالسا
من السا هستم
765 روز پیش ارسال پاسخجانان کوشافر
خیلی داستان خوبی بود،من فیلم این داستانو دیدم و یه سوال دارم لطفن داستان اینکه السا چجوری از اول قدرت داشته بنویسید،ممنونم مرسی
732 روز پیش ارسال پاسخفاطمه محمدی
خیلی خیلی از السا خوشم میاد عاشقشم
721 روز پیش ارسال پاسخدوست دارم قدرتشو داشته باشم
خواهش میکنم داستان الساو جک رو درست کنید
بهارجعفری
من بهارجعفری عاشق آناهستم..💓💓🌺
698 روز پیش ارسال پاسخدیانا
من السارا وآنارا خیلی دوست دارم
692 روز پیش ارسال پاسخناشناس
منم خیلی دوست دارم
665 روز پیش ارسال پاسخناشناس
من السا هستم
675 روز پیش ارسال پاسخپرنیا محمودی فرد
من الساحستم
675 روز پیش ارسال پاسخالسا یخی سفیدی
من السا هستم خیلی ممننون هستم که دستتون دارم
675 روز پیش ارسال پاسخناشناس
من حسنا هستم و السا و انا را دوست دارم
667 روز پیش ارسال پاسخستاره
من واقعاً نمیدونم چطوری عشقمو به السا ابراز کنم😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄😄
665 روز پیش ارسال پاسخمبینا زندی
من از آنا خوشم میاد چون بانمک از السا بخاطر خوشگلیش اما السا مقروره اما آنا نه انا باحاله اما فقط لحظه آخر دیگه السا مغروریش رفت چون دوتا خواهر بهم رسیدند
654 روز پیش ارسال پاسخالسا
خیلی خوب است
641 روز پیش ارسال پاسخماهلین
یعنی بگم چی 😍😍😍😍😍🥰🥰🥰🥰🥰🥰عااااااااااااالی بود
637 روز پیش ارسال پاسخساشا عبدولی
من خیلی السا و آنا رو دوست دارم چون واقعا هر دوی آنها بی نظیر هستند و شخصیت های خوبی دارند و کسی که گفته است السا را در ایران دیده دروغ می گوید من تقریبا تمام ایران را گشته ام اما السارا ندیده ام السا یک شخصیت کارتونی است و واقعیت ندارد اما واقعا هم السا و هم آنا را خیلی دوست دارم این فیلم ها ب من انگیزه می دهند و من بکر می کنم ک مانند السا یک قدرت مخفی دارم ک هنوز خودم هم از آنا خبر ندارم
621 روز پیش ارسال پاسخالسا🇮🇷🇹🇷🇮🇶🏴☠️⚜️🔱
به نظر من خیلی کارتون زیبایی بود من خیلی دوتاشون رو دوست دارم چون آنا و السا کنار هم زیبا هستن کاش ی روزی بتونم ببینمشون دوستون دارم❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
593 روز پیش ارسال پاسخهلیا
من السا و آنا را خیلی دوست دارم البته بیشتر السا
581 روز پیش ارسال پاسخولی من دوست دارم السا و آنا را از نزدیک ببینم و همینطور اولاف
فاطمه محمدی
سلام من دوست دارم روزی برسد که کارتون السا و جک را خودم کامل ببینم آخه یه قسمت کوتاهی از این کارتون گذاشتن
554 روز پیش ارسال پاسخفک کنم هنوز کاملش نیومده و اگر هم اومد حداقل یک ماه یا یک سال طول میکشه دوبله فارسی اش بیاید
با تشکر
Maedeh
سلام من عاشق السا و آنا هستم
539 روز پیش ارسال پاسخدوست دارم ازنزدیک بینمشون
تانریلا نعمتی
دخترم تانریلا السارو خیلی دوست داره میخواد مثل السا قدرت یخی داشته باشه اهل ارومیه است
527 روز پیش ارسال پاسخزهرا اکبری
من قصه الیسا و آنا رو خیلی خیلی دوست دارم تازه من عاشق خود الیسا و آنا هم هستم 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘
508 روز پیش ارسال پاسخبشری موسوی
من حیلی السا رو دوست دارم ولی نازنین آنا رو دوست داره من میخوام لباس السا رو داشته باشم☺️☺️☺️☺️
470 روز پیش ارسال پاسخخدیجه میرویس
ازقصه اش خوشم آمد خیلی دوسش داشتم من السارادوست دارم 😍
467 روز پیش ارسال پاسخالسا گنگوزهی از میرجاوه
خیلی داستان خوبیه ازش خوشم میاد باتشکر💖🤩👙
463 روز پیش ارسال پاسخالساو انا
اسم خواهر من السا هست من خودم اسمم نادیا هست خواهرم السا دوست داره منم انا دوست دارم ❤💙❤💙❤💙
460 روز پیش ارسال پاسخفاطمه
من از این کارتون خوشم میا د من از السا خوشم میاد از انا خوشم نمیاد
416 روز پیش ارسال پاسخسیده رها حسینی
سلام من خیلی الیسا وآنا رو دوست دارم
401 روز پیش ارسال پاسخناشناس
من عاشق السا آنا هستم خیلی خیلی دوستوشون دارم
370 روز پیش ارسال پاسخناشناس
السا وانا جان شما را دوست دارم و همیشه باورتان دارم.از طرف طناز برای السا وانا جان
325 روز پیش ارسال پاسخالسا
چرا خوشت به السا میاد ولی خوشت به انا نمیاد نمیدونم که السا جادو میکن راست باش یا دروغ این قدر جوش نزن فاطمه
284 روز پیش ارسال پاسخشادی.صالحی
من.خیلی.از.داستان.اناوالسا.خوشم.امد.من.از.این.کارتون.خوشم.میاد.
254 روز پیش ارسال پاسخناشناس
هی میگم دست بچه گوشی ندید
208 روز پیش ارسال پاسخوای فقد اونی میگه السا رو تو ایران دیدم باشه داداش باور کردیم
حلما اصغرپور
من عاشق السا هستم از آنا بیشتر دوسش دارم برای تولدم دلم میخوات خودم بشم السا چون خودم لباساشو دارم امشب شب خوبی برام بود چون قصه السا و گوش کردم آنا خوب هست ولی السا هم قویتر هم خوشگلتر
183 روز پیش ارسال پاسخ💝آرام💞
من واقا دوس دارم ببینمشون
134 روز پیش ارسال پاسخعلی وبارانا
مرسی از این قصه
130 روز پیش ارسال پاسخمریم جباریان
من خواهر بزرگ هستم و السا را خیلی دوست دارم و دلم می خواهد موهایم را شبیه به او ببندم
127 روز پیش ارسال پاسخسارا هم خواهر کوچکم است و آنا را خیلی دوست دارد و میخواهد موهایش را شبیه به او ببندد