الگوی والدین در تنظیم هیجان کودک
مدتی است که الگوسازی بهعنوان روش مهمی شناخته شده است که کودکان ازطریق آن یاد میگیرند. بچهها هر حرکت والدین را مشاهده میکنند، رفتارهای آنها را درونی میکنند و سپس تقلید میکنند.
توانایی والدین در تمرین خود تنظیمی ازجمله اولین الگوهایی است که کودکان مشاهده میکنند. کودکان واکنش درست را در موقعیتهای مختلف میآموزند. آنها مشاهده میکنند که چگونه والدین هیجانات شدید را کنترل و مدیریت میکنند.
راهکارهایی برای کمک مؤثر در تنظیم هیجان کودک :
- استفاده از استراتژیهای بهتر برای تنظیم هیجان،
- الگودهی مناسب در تنظیم هیجان،
- قرار دادن کودک در معرض محیط مثبت و مواجهه با افرادی که مهارت خودتنظیمی خوبی دارند.
هوش هیجانی کودک
هوش هیجانی یعنی توانایی پایش و در نظر گرفتن احساسات خود و دیگران. یعنی فرد میتواند بر احساساتی که تجربه میکند نظارت کرده و آنها را شناسایی کند. میتواند بین احساسات مختلفش تمایز قائل شود و به درستی آنها را بنامد. هوش هیجانی به فرد کمک میکند تا از اطلاعات هیجانی اش استفاده کرده و با استفاده از آنها بیندیشد یا رفتار کند. در واقع هوش هیجانی داراری 4 مؤلفه میباشد:
- ادراک و شناسایی هیجانات
- استفاده به جا و درست از هیجانات
- درک کردن هیجانات در خود و دیگری
- مدیریت و تنظیم هیجانات
چرا برخی از کودکان بیش از حد هیجان زده می شوند؟
اگر تا به حال در جشن تولد یک کودک چهار ساله شرکت کردهاید، میدانید که کودکان بیش از حد هیجان زده میشوند. آنها به اطراف میدوند، فریاد میکشند و جنب و جوش دارند، زیرا نمیتوانند خود را کنترل کنند. به طور معمول، در یک جشن تولد کودک ده ساله این نوع رفتار را نمیبینید. با این وجود، کودکانی هستند که در محدود کردن هیجان خود، حتی در این سن نیز با مشکل مواجه هستند.
برخی از کودکان بطور طبیعی تحریک پذیر هستند، که لزوماً رفتار بدی نیست. آنها کنجکاو، پر انرژی، مثبتاندیش و شاد هستند. کودکان دیگر، ممکن است علاقه داشته باشند که در کنار این کودکان باشند.
نشانههای هیجانزدگی افراطی
هیجان زدگی شدید در موقعیتهای مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال، در مدرسه برخی از کودکان نمیتوانند منتظر بمانند که اسمشان را صدا بزنند. حتی هنگامی که دیگران در حال صحبت هستند، مدام دستهایشان را بالا میبرند و بلند صحبت میکنند. کودکانی که بیش از حد هیجان زده میشوند علائم زیر را دارند:
- هجوم بردن به سمت چیزی
- کنترل و به دست گرفتن گفتگو
- صحبت کردن طولانی در مورد یک موضوع
- قطع کردن صحبت دیگران و بدون نوبت صحبت کردن
- حرکات فیزیکی افراطی
- اعتماد به نفس و خوشبینی بیش از حد
- باورهای غیرواقعی نسبت به استعدادها و تواناییهای خود
- افراط در ایفای نقش خود در رویدادهای خوب و بد
ویژگیهای کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند
کودکانی که هوش هیجانی بالایی دارند به طور کلی به خوبی از پس روابطشان بر میآیند. دوستان متعددی دارند و تعارضات را در حداقل ممکن نگه میدارند. آنها از تنشها و درگیریهای بیخود به دور هستند و انرژی روانی شان را صرف این مسائل نمیکنند. چنین افرادی مسئولیت کارهای خود را میپذیرند و دیگران را سرزنش و متهم نمیکنند.
به طور کلی کودکی که هوش هیجانی بالایی دارد به موقع احساسات خود را نشان میدهد، از عصبانیت یا غمگینی خود و دیگران دستپاچه نمیشود، اضطراب را کنترل میکند و مجبور نیست فشار احساسات و هیجانات را به شکل دائمی تحمل کند. آزمونهای هوش و تستهای مخصوص برای اندازه گیری هوش هیجانی کودکان مورد استفاده قرار میگیرند.
آموزش تکنیکهای خودتنظيمی برای تنظیم هیجان کودک
تاکنون، درمورد سه روش مختلفی که والدین میتوانند به تنظیم هیجان کودک کمک کنند صحبت شد. به نظر میرسد والدین برای تنظیم هیجانات باید بیشتر از بچهها تمرین کنند. کودکان خردسال برای یادگیری خود تنظیمی به بزرگسالان اعتماد میکنند. هرچه بزرگ تر میشوند، در سن مدرسه، دوستانشان نقش بیشتری خواهند داشت. ولی والدین همچنان میتوانند تکنیکهای خودیاری را آموزش دهند.
در به وجود آمدن هیجان پنج مرحله وجود دارد. همچنین برای تنظیم هیجانات افراد در هرکدام از مراحل میتوان راهبردهای مختلفی به کار برد.
۱: انتخاب موقعیت ـ نزدیک شدن به افراد یا برخی موقعیتها یا اجتناب از آنها با توجه به تأثیر هیجانی احتمالیشان.
۲: اصلاح وضعیت ـ اصلاح محیط برای تغییر تأثیر هیجانی آن.
۳: استقرار توجه ـ هدایت مجدد توجه در موقعیتی خاص برای تأثیر بر هیجانات دیگران.
۴: تغییر شناختی ـ ارزیابی وضعیت برای تغییر اهمیت هیجانی آن موقعیت.
۵: تعدیل واکنش ـ درمورد تمایلات و واکنشهای هیجانی پس از وقوع و بروز آنها.
دیدگاه خود را بنویسید